سلام

یه بیست و چهار ساعتی هست اتفاقات خوبی داره میفته. فرض کنید ناامیدی من از صفر تا صد نمره داشته باشه بعضی وقتا ناامیدیم صده که خب مشکلی نداره و من باهاش اوکی‌ام، ولی وقتایی که ناامیدیم مثلا هشتاده، مثل الان، افسردگی می‌گیرم چون با خودم میگم پس اون موقع که ناامیدیت صد بود احمق بودی، یعنی من ترجیج میدم یه ناامید باشم تا یه احمق باشم.