- هایتن
- جمعه ۲۱ دی ۹۷
- ۲۲:۳۵
- ۴ نظر
امروز کمی فرصت دارم و به خاطر مریضی مختصرم انتظار ندارم کولاک برپا کنم. دارم سعی میکنم نوشتنم را بیاهمیت جلوه بدهم، اگر بتوانم. مطمئن نیستم بیاهمیتتر از این چیزی که واقعا هست بشود جلوه دادش. مثل پیراهنی که در آب غرقش میکنید. بعضی وقتها در نوشتههایم مثل بیانیههای وزرای امور خارجه بیش از حد نکتهسنجی به خرج میدهم.
حافظهی رم لعنتی گوشیام را گم کردهام و یک مقدار خسیس هم شدهام و نه گوشی جدید میخرم و نه رم جدید. اگر میخواستم گوشی جدید بخرم مشکلی نبود ولی حالا که گوشیام خراب شده احساس میکنم یکی قصد دارد یا قصد پیدا میکند که از درماندگی من سوءاستفاده کند. از اینکه کسی از شرایط موجود سوءاستفاده کند بدم میآید، به همین خاطر هیچوقت چتر نمیخرم حتی پوشیدن کاپشن را دوست ندارم، کلاه هم اگر مجبور نباشم نمیخرم. در کل هم آدم بخری نیستم و نفرتانگیزم و در ضمن از نیاز داشتن به چیزی بدم میآید.
فلاسفهی بزرگ دنیا علاوه بر اینکه تقریبا به هیچ سوالی جواب ندادهاند به این یک سوال هم جواب ندادهاند که برنامه من برای ادامه زندگی چیست؟ فعلا قویام و در موضع دفاعیام و حملات را یکی یکی دفع میکنم، میدانم پاسخ قانعکنندهای نیست ولی سوالهای واضح زیادی هستند که جوابهای مبهمی دارند. البته من از ابهامگویی هم بدم میآید ولی شرح این قصه هم به این راحتی و در این مختصر هم نتوان گفت.