مردم دوست دارند از بدبختی‌های خودشان بگویند و این کار را با بی‌استعدادی محض انجام می‌دهند و در حالی که خانه و ماشین و پول کافی دارند از نداشتن بیشتر شکایت می‌کنند و از اینکه بچه‌هایشان آن چیزی نشده‌اند که انتظارش را داشتند. هیچ وقت توضیح نمی‌دهند که انتظار چه چیزی را داشتند فقط می‌دانند که بچه‌هایشان هم به اندازه‌ی کافی پول ندارند و برای آنها کسی را مثال می‌زنند که با فروش مواد مخدر به ثروت زیادی رسیده و برای خانواده‌اش خوب خرج می‌کند، فقط دست‌و دل بازی و خوب خرج‌کردنش را می‌گویند، احمقیم ما. شنیدن این چیزها برایم خفه‌کننده است. گرچه در کل به شنیدن حرف‌های مردم علاقه دارم ولی این‌ها یک مشت مزخرف است و کسی از اینکه این اواخر نوآوری‌های زیادی به ذهنش خطور نمی‌کند و داستان‌هایی که به ذهنش می‌رسد چرخش شگفت‌انگیزی ندارد شکایتی نمی‌کند حتی در مورد اینکه با دیدن دارایی‌های ناحق دیگران خودش را خر خطاب می‌کند صحبتی نمی‌کند، چیزهایی که فهمیدنش نیاز به دقت نظر و گذاشتن پایت در کفش دیگری داشته باشد و از هوشمندی در اتفاقات جهان ناشی شده باشد. گیر کرده‌ایم و اگر قرار باشد آنها که انتخاب می‌شوند و از این مهلکه نجات می‌یابند نشان خاصی بر پیشانی داشته باشند ما آن نشانی را هم نداریم.

به خودم قول داده‌ام دیگر هیچ‌وقت عصبانی نشوم، دیدن آدم‌های عصبانی متنفرم می‌کند، قول داده‌ام حتی اگر عصبانی شدم آرام باشم و هیچ‌وقت صدایم را بالا نبرم، ولی خب به صورت ذهنی زیاد از کوره در می‌روم و هنوز این مشکل را دارم و مثل یک سد شکسته می‌مانم. در کشور ما و در شرایطی که من زندگی کرده‌ام دلایل زیادی برای عصبانیت هست و مثل کسی شده‌ایم که چند سالی فشارش بالای 20 بوده و اگر اسب‌های وحشی را به زور رام می‌کنند ما انسان‌های رام را به زور وحشی کرده‌اند و این عصبانیت به یک آموزش روانی تبدیل شده است. به هر حال در این کار موفقم اگر دقت داشته باشم و عجولانه رفتار نکنم، از عجله کردن هم بیزارم. آن روز که عجله داشتم برای خرید از فروشگاه، کیف پولم را لای وسایل خریدم جا گذاشتم. البته اتفاقی نیفتاد و خیلی سریع متوجه این اشتباهم شدم ولی از نسخه‌ی عجله‌کننده‌ی خودم هم متنفرم و این نسخه تا حالا چند بار کلید گم کرده، کارتش را جاهای مختلف جا گذاشته و اشتباهات معصومانه ولی مرگباری مرتکب می‌شود. باید با نیک و بد خودم بسازم  و این‌ها نکته‌هایی است که می‌خواهم برای بقیه‌ی زندگی‌ام اصلاح کنم، اگر این وسط‌ها از یک بلندی پایین نیفتم.