- هایتن
- يكشنبه ۱۵ ژانویه ۱۷
- ۱۱:۱۰
- ۱۱ نظر
سلام
حدود 10 تا از وبلاگهایی که دنبال میکردم رو دیگه دنبال نمیکنم اگه این وسط کسی بوده که براش مهم بوده دنبال کردن من، بگه دوباره به لیست اضافهش میکنم.
خوبم، صبح ساعت چهار از خواب بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد، یعنی یک ساعتی طول کشید تا به این واقعیت پی ببرم. خیلی هم خوب بود بعد از مدتها صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم. یاد اون روزها در خوابگاه که خورشید از آستین پیراهن چهارخونه ام بالا میرفت، به خیر. این خونه برای یک نفر زیادی بزرگه حالا نه اینکه 200 هزار متر باشه همه ش 45 متره ولی خوب من هیچ وقت برای خودم حتی یه اتاق هم نداشتم و الان یه خونه دارم که توش ورزش هم میکنم. یعنی دیروز که از سر کار اومدم حدود 200 بار طول خونه رو که ده متری میشه دویدم. البته من فقط 120 دورش رو شمردم و بقیهش رو با توجه به زمانی که دویدم تقریب زدم. واحد من طبقه اوله و دقت کردم صداش برای کسی مزاحمتی ایجاد نکنه.
دیروز با یکی از همکارا از سر کار برمیگشتم صدامو نازک کردم بهش گفتم پوری میتونی صداتو نازک کنی؟ گفت نه نمیتونم گفتم کلفت چی، میتونی صداتو کلفت کنی؟ جواب نداد گفتم اصلا میتونی تغییر صدا بدی باهام حرف بزنی؟ چیزی نگفت فکر کنم نمیتونست یعنی اگه این کارو میکرد من وسط خیابون از خنده روده بر میشدم. تو تاکسی که میخواستم کرایه رو حساب کنم دستمو گرفت گفت نه نمیخواد گفتم من یه مقدار بچه عقلم گازت میگیرما.