- هایتن
- جمعه ۱ نوامبر ۱۹
- ۲۰:۲۸
- ۲۲ نظر
امروز جزو معدود شنبههایی هست که حالم خوبه، چند روزی هست بعد از نماز بیدار میمونم. نمیتونم قول صد در صد بدم ولی احتمالن این برنامه رو تا آخر عمرم ادامه بدم. پنجشنبه و جمعه که تعطیله معمولن به بطالت میگذره و زیاد مفید نیست واسه همین شنبهها مثل زنبور کارگری میمونم که دو روزی توی تار عنکبوت گیر کرده، حالا از اونجام آزاد بشه باید بره کارگری بکنهها، ولی خب دیگه. این همه توضیح به این خاطر بود که شما بفهمین امروز اونطوری نیستم و اینطوری هستم.
در ضمن تو این مدت چند تا جمله از کنفوسیوس هم میخواستم براتون بگم. یکی اینکه خوشبختی مثل سرعت حرکت قطار میمونه و اگر سرعتش ثابت باشه شما چیزی ازش نمیفهمین، میخواست بگه فاصلهی زیادی بین خوشبخت بودن و نبودن نیست. آهای آدمای خوشبخت که دارین تند میرین، خیلی هم خوشحال نباشین، ما که آروم میریم داریم از منظرهها لذت میبریم. دو تا جملهی گوهربار دیگه که الکی مثلن از کنفوسیوس هستن رو بعدن میگم. یکیش به قرارهایی که با هم میذاریم مربوط میشه، منظورم قرار سینما و ایناست و یکیش هم به نحوهی کشف نظر واقعی دیگران نسبت به خودمون مربوط میشه.