- هایتن
- پنجشنبه ۹ آوریل ۲۰
- ۱۰:۳۳
- ۵ نظر
سلام دختر مهربون
نمیدونم با چه عنوانی بهت نامه بنویسم، حالا تو هم سخت نگیر. صبح تا شب تو اتاقتی با یک نامه هم که قرار نیست در دام عشق من گرفتار بشی، البته از این لحاظ با هزار نامه هم قرار نیست گرفتار بشی، به هر حال بخونش. من اگر کبریت با خطری هم بودم اون یک بارم رو آتیش گرفتم سوختم. تازه اختلاف سنیمون هم زیاده. میبینی که کوه موانع بینمون از اورست هم بلندتره. میدونی من آدم پرتوقعی هم نیستم و ازت انتظار ندارم یه منظومه در جوابم بنویسی، با اتفاقات کوچک زیادی حالم خوب میشه. هر چند زیاد موشکافی میکنم واسه همین خیال نکن از پشت پنجره یه دستی برام تکون بدی قلب من از جاش کنده میشه. ممکنه ازت متنفر هم بشم با این کار، به روت نمیارم البته. شاید حتی باهات مهربونتر هم شدم بعدش، چون کسی که قرار نیست عاشقش بشم چه نیازی هست آزردهخاطرش کنم. وقتی قرار نیست جوابی ازت بگیرم با خیال آسودهتری مینویسم. بذار من خیال کنم، بذار من هر چی دوست دارم خیال کنم. زود میگذره و خودم بعد چند وقت میفهمم جریان از چه قراره. میخوام بگم تو هم اگر قرار نیست عاشق من بشی آزرده خاطرم نکن. همون طور که با ممول مهربونی با من هم اونطوری باش، گفتم که اوایل سختم میشه ولی بعدش میفهمم داستان از چه قراره. البته حالا این همه گفتم ولی جلوت رو هم نگرفتما خواستی عاشقم بشی و اینا. کلا خواستم بهت توضیح بدم که چقدر با من آزادی. میدونی، کسایی که عاشق کسی میشن یه اعتماد به نفسی دارن که لیاقت اون عشق رو دارن، وگرنه که اسمش خودخواهی بود عشق نبود. با این حساب من مشکلی ندارم تو هر تصمیمی که گرفتی چون به هر حال به من که اعتباری نیست. صبح از خواب پا میشم یه روز خوبم یه روز انگار یه کوه سرد روی شونههام ایستاده. تازه پیشگو هم هستم، روزایی که صبحش قرار نیست حالم خوب باشه شبا هم خوابای بدی میبینم، یعنی از شبش میدونم که فردا قراره خوب نباشم. دیگه الان نمیتونم بهت قول بدم اگر قرار شد عاشق هم باشیم تا آخر عمر خوابای خوب ببینم، میدونی، بیشتر وقتام دست خودم نیست آخه. شاید بیشتر برات نوشتم شایدم اصلا دیگه برات ننوشتم، فعلن تو خیال کن این آخرین نامهی من به تو باشه، ببین یه لحظه غمگین میشی یا نه. ببین، میتونی همه حرفای منو تو این نامه یه شوخی فرض کنی یعنی اگه از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنی همینطوریه واقعن. کلا امیدوارم زود زود خوب بشی و با شاهزادهی آرزوهات آشنا بشی، فقط منو برا عروسیت دعوت نکن چون رقصیدن بلد نیستم.
با احترام،
دوستدار تو، هایتن.
+ جواب به چالش نامه به یک شخصیت کارتونی که همدم ماه دعوتم کرده بود.