عنصر انتخاب
پدرم 77 سال دارد و فکر میکنم روزهی قضا
ندارد، نه تا جایی که من خبر دارم. خودش هم به این موضوع افتخار میکند. روستا که
بود میگفت از سر زمین که برمیگشت در حیاط مینشست و روی سرش آب میریختند تا خنک
شود. سر کار ساختمان هم که بود میگفت سینهاش را روی سنگهای خنک نمای ساختمان میگذاشت.
من این روزهای سخت روزهداری را نگذراندهام، هر چند سهم خودم از سختیها را داشتهام.
بعضی وقتها با خودم فکر میکنم از پدرم چه ویژگی خوبی به من به ارث میرسد. پدرم
بسیار سختکوش بود ولی انتخابی هم نداشت برای امرار معاش خانوادهاش باید این کار
را میکرد، من باید بدون اینکه مجبور باشم سختکوش باشم، تفاوت زیادی ایجاد میکند
عنصر انتخاب.
از مزیتهای نفهمیدن
گزینش طبیعی یا انتخاب طبیعی فرایندی است که در طی نسلهای پیاپی، سبب شیوع
آن دسته از صفات ارثی میشود که احتمال زنده ماندن و موفقیت زاد و ولد یک ارگانیسم را در یک جمعیت افزایش میدهند.
با توجه به انتخاب طبیعی، به نظرم نسل بشریت
باید به سمت نفهمی پیش برود و انسانهای خوب دارند منقرض میشوند. آدمهایی که میفهمند،
چه ثروتمند باشند چه فقیر، زندگی سختی دارند. حالا من یکی خیلی جانسختم ولی از
حال و روز بقیهی آدمهای خوب خبر ندارم که چند نفرشان ماندهاند و چند نفرشان
رفتهاند، ازدیاد نسل هم هست از مزیتهای نفهمیدن.
گوسفند
معمولا زیاد اتفاق میافتد که تصمیم میگیرم در
طول یک روز با کسی حرف نزنم، تا آخر روز ساکت باشم، این ستیزی که من با همه دارم.
با اینحال جلوی شوخطبعیام را نمیتوانم بگیرم. آن روز به یکی از همکاران گفتم
در داستان حضرت ابراهیم، اگر من اسماعیل باشم و فلانی ابراهیم، تو چی هستی؟ خب،
فقط یک نقش دیگر باقی مانده بود، گوسفند.